اصل:
رد گذر زمان؟ زیباست.
یک
مفهومی توی فرهنگ ژاپنی هست به اسم وابیسابی. با دبلیو. نشستهام به خواندنش. بس
که دوستش دارم و بس که آشناست. ترکیب، آنطوری که من خواندم از دو کلمه وابی و سابی
ساخته شده است و به قرن پانزدهم برمیگردد و مبنی بر پذیرش زیباییهای ایمپرفکشن
است. در این فرهنگ هر نقصی (که فرهنگ باور دارد نقص نیست و صرفا برای توضیح دادن
از این لغت استفاده شده است) زیباست، و واقعا این یکیها عظمت در نگاهشان است
ناتانائیل، چون این واقعیت جاری طبیعت را میرساند که هیچچیز ماندگار نیست. معیوب
میشود و این عیب نشاندهنده دوست داشتنمان است. دوستش داشتهایم که استفاده شده
است. که داخل کمد و زیر فرش پنهانش نکردهایم. در یک سطوح ارتباطی و مدرن و اغراق
شده، مد لباسها و شلوارهای پاره را ربط داده بودند به این تاریخچه. که مثلاً
پیامش این بوده است اما به مسیر اغراق و دنیای فشن کشیده شده است و از هدف اصلی، که
همان سادگی و دوری از تجمل بوده، دور شده است. یک جاهایی توی فرهنگ قشقاییها هم
خوانده بودم که همیشه خدا توی هر نقش و فرش دستبافتی یک نقص ریزی قرار میدهند که
پیامی در این مایهها برساند که گل بیخار خداست. یک همچین تفکری. یادم میآید
موقع خواندن همین رسم هم حیرت کرده بودم. قشنگ است. دوستش دارم. دور شدم. میگفتم.
در وابیسابی هر هویتی که بر اثر گذشت زمان، مصرف یا دوست داشتن تغییر کند،
زیباست. من روی این خط آخر مکث کرده بودم، روی لاوینگ افکتز. قشنگ نیست؟ قلبم درد
میگیرد وقتی فکر میکنم کسی/کسانی هستند که این روند را زیبا میبینند و به آن
باور دارند و از تویش یک فرهنگی درآمده است که فقط اصطلاح نیست، سبک زندگیست. واقعا
دارند باهاش زندگی میکنند. گوگل کردم و متوجه شدم وابیسابی از کاسه کوزه گرفته
تا معماریشان، تا چیدمان خانهها تا طرز لباس پوشیدنشان هست. حتی ماگهای
سرامیکیشان را مرمت میکنند و الله الله از مرمتشان. بس که قشنگ و خواستنیست. که
خدا میداند اگر آن ظرف شکسته را ببینم دوست دارم داشته باشمش. یک مثال دیگرش چوب
ترک خورده میزی بود که با یک پینه چوبی، با رنگ تیرهتر، دوخت خورده است. یا
معماری که داخل فضای باغ تکه های سنگهای نتراشیده را به صورت نامنظم روی چمنها
قرارداده بود و نوشته بود طبیعت بینظم است. طبیعی باشیم. شیفته زاویه نگاهش شدم. آنقدر
قشنگ و جذاب است که چند روز است نشستهام به شخم زدن جاپانیز کالچر که عاشقش هستم
بس که آرام و روان و بیدستپاچگیست.