به طور تخمینی میتوانم بنویسم لعنت خدا بر آنچه که تو را از نوشتن منع کند. حالا که این صفحه را باز کردهام پی بردهام. اینجا را دوباره باید سروسامان بدهم. همانطور که خودم را. همانطور که با نوشتن، خودم را. دستها و انگشتهایم را به کیبورد سابق، به لغات، به نیمفاصلهها، به رهایی. این حجم از اجحاف در حق فضایی که پنجرهام رو به زیباییها و دایرههای دوستیست، به دور از انصاف است. حالا که کنترلی نیست. حالا که من اینجا خود خود سین هستم. اینجا که پتوی ضد غم دارم. اینجا که آشفتگی ندارد. اینجا که مینویسم.
- ۱۲ مرداد ۹۸ ، ۱۲:۴۲